- پز آمدن
- افاده کردن فیس کردن تکبر فروختن پز آمدن، در معرض نور گذاشتن دوربین عکاسی در مدت لازم
معنی پز آمدن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
داخل شدن درون رفتن، بیرون آمدن (از اضداد)، رسیدن، ظاهر شدن، روییدن سبز شدن، واقع شدن
فرانسوی پارسی خود نمایی افاده کردن فیس کردن تکبر فروختن پز آمدن، در معرض نور گذاشتن دوربین عکاسی در مدت لازم
![تصویری از باز آمدن](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/2/0/6/amd-0020687.jpg)
دوباره آمدن، برگشتن، به جای خود برگشتن، برای مثال اگر آن طایر قدسی ز درم بازآید / عمر بگذشته به پیرانه سرم بازآید (حافظ - ۴۸۰)
![تصویری از بر آمدن](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/2/2/2/amd-0022230.jpg)
بالا آمدن، پدید آمدن، ظاهر شدن، سپری شدن، رو به راه شدن کار و انجام یافتن آن، برجستگی پیدا کردن، ورم کردن
به هم برآمدن: تنگدل شدن، اندوهگین شدن، خشمگین شدن
به هم برآمدن: تنگدل شدن، اندوهگین شدن، خشمگین شدن
![تصویری از رو آمدن](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/2/8/6/amd-0028622.jpg)
بالا آمدن، روی چیزی ایستادن، ترقی کردن، رشد کردن، جلوه کردن، به جاه و مقام رسیدن
![تصویری از بس آمدن](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/3/6/1/amd-0036175.jpg)
کفایت کردن، کافی بودن، بس بودن، از عهده کسی یا انجام دادن امری برآمدن
نادرست نویسی غپی آمدن لاف زدن کرکری خواندن شاخ و شانه کشیدن لاف زدن گزاف گفتن
![تصویری از وش آمدن](https://jadvaljoo.ir/WordCard/hsh/0/1/0/2/3/hsh-0102323.jpg)
خوش آمدن وش آمدی (خوش آمدی) : (باداگرچه وش ژمد ودلکش برجدث بگذرد نباشدوش) (سنائی)
![تصویری از ور آمدن](https://jadvaljoo.ir/WordCard/mon/0/0/3/5/2/mon-0035261.jpg)
![تصویری از کش آمدن](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/4/2/9/amd-0042902.jpg)
درازتر شدن، ممتد شدن، از حد معمول درازتر شدن چیزی وقتی که دو سر آن را بکشند